حتما برایتان پیش آمده است که باید متنی را مینوشتید، اما وقتی قلم به دست گرفتید یا پشت رایانهتان نشستید، انگار ذهنتان قفل میکند. کلافه میشوید و هر چه تلاش میکنید، به درب بسته میخورید. در این وضعیت سه حالت پیش میآید؛ نوشتن را رها میکنید، اگر بتوانید آن را به کس دیگری واگذار میکنید و یا در خوشبینانهترین حالت پس از چند بار تلاش ناموفق، بالاخره چند خطی مینویسد.
ولی چه اتفاقی میافتد که گاهی اوقات به قول معروف نمیتوانیم دست به قلم شویم؟ و راهحل رهایی از این شرایط چیست؟ در ادامه با من همراه شوید تا درباره مهمترین موانع نوشتن و راههای برطرفکردن آنها آشنا شویم.
موانع نوشتن ۱: کمبود اطلاعات
قبل از هر چیز مطمئن شوید درباره موضوعی که قرار است بنویسید، اطلاعات کافی دارید. یا حداقل منابعتان در دسترس هستند. زیرا گاهی اوقات به خاطر کمبود مطالعات اولیه، قادر نیستیم بنویسیم.
اگر میتوانید همان موقع یک بار برای خود (ترجیحا با صدای بلند) یا فرد دیگری درباره آن موضوع توضیح دهید. آیا هنگام توضیحدادن اطلاعات کم میآورید؟ اگر این چنین است، حتما یک بار دیگر به منابعتان رجوع و آنها را مرور کنید.
موانع نوشتن ۲: نداشتن ساختاربندی
قبل از آنکه نوشتن را شروع کنیم، باید ساختاربندی مطلبمان را مشخص کنیم. منظور از ساختاربندی این است که اول تعیین کنیم قرار است درباره چه چیزهایی بنویسیم؟
برای این کار ابتدا موضوعات را به صورت تیتروار یا پرسشی بنویسید. این کار از شما چند دقیقه بیشتر وقت نمیگیرد، اما کار شما را بسیار راحت میکند. اندکی تمرکز کنید و هر چه به ذهنتان میآید را بنویسید. به این کار در اصطلاح بارش فکری یا طوفان ذهنی میگویند.
سپس میتوانید موضوعات را مرتب کنید و بعد درباره هر کدام به هر میزان که لازم است، مطلب بنویسید. شاید هم راحتتر باشید که ابتدا بنویسید و سپس عناوین را مرتب کنید. ریش و قیچی دست خودتان.
برای ساختاربندی نوشتههایتان میتوانید از «نقشه ذهنی» یا «مایندمپ» هم استفاده کنید. این روش بسیار حرفهای و مبتنی بر ساختار یادگیری مغز است. شما میتوانید نقشه ذهنی را به صورت دستی یا به کمک نرمافزار بکشید. نرمافزارهای I mind map و Xmind بهترین نمونههای نرمافزارهای ترسیم نقشه ذهنی هستند.
بهعبارتی شما به کمک این روش پیش از شروع کار، نقشه اولیهای را برای نوشتن محتوای خود تهیه میکنید و سپس در مسیر آن را بهبود میبخشید. حال یکی از ترفندهای خوب برای ساختاربندی محتوا، استفاده از مایندمپ یا نقشه ذهنی است. در مقاله زیر درباره این موضوع کاملا صحبت کردهایم:
بخوانید: نقشه ذهنی چیست و چگونه از آن در نویسندگی استفاده کنیم؟
موانع نوشتن ۳: تمرکز کم
خود من بعضی مواقع میدانم قرار است چه چیزی بنویسم. اما وقتی تایپکردن را شروع میکنم، به سختی میتوانم جملهبندی کنم. واژهها به درستی پشت سرهم نمیآیند یا حتی از خاطرم میروند.
تمام اینها ناشی از کمبود یا نداشتن تمرکز است. احتمالا شما هم با این موقعیت یا شرایطی شبیه به این روبرو شدهاید. اول از همه ببینید چه عامل یا عواملی تمرکز شما را به هم میزنند.
برخی از عوامل به محیطی که در آن هستیم، بستگی دارد. اعلانهای تلفن همراه، روشنبودن رادیو یا تلویزیون، بازبودن نرمافزارهای پیغامرسان مانند تلگرام، سر و صدای اطرافیان و چیزهایی مثل این.
خوب کاملا مشخص است که باید در این مواقع چه کار کرد. عوامل حواسپرتی را تا حد امکان کم کرد یا اگر میتوانیم به جایی برویم که کسی یا چیزی مزاحم ما نشود. برخی دیگر از عوامل حواسپرتی به ذهن و تفکرات ما مربوط میشود. اتفاقی روزانه یا حرف کسی ذهن ما را درگیر کرده است. استرس انجام کاری را داریم و غیره.
شاید هیچ چیز به اندازه «ریلکسیشن» در آن موقع به داد ما نرسد. همین الان به راحتی با جستجوی همین واژه در اینترنت به دهها مقاله آموزشی و ترفندهای کاربردی برای ریلکسیشن دست پیدا میکنید. بعضی از تمرینهای ریلکسیشن در کمتر از ۱۰ دقیقه حال شما را بهتر میکند.
اگر هم امکانش را دارید عضو کتابخانه محلهتان شوید و از سالن مطالعه آن استفاده کنید. سالنهای مطالعه مکانهای بسیار خوبی برای نوشتن هستند. سکوت و آرامش موجود در این سالنها برای نوشتن فوقالعاده هستند.
موانع نوشتن ۴: خستگی زیاد
گاهی اوقات کارها و فعالیتهای روزانه چنان ما را خسته میکنند که حتی توان حرفزدن هم نداریم تا برسد به نوشتن! گرسنگی، ضعف عضلانی، بیخوابی و همه اینها میتواند مانع نوشتن ما شوند. بهتر است این موانع را برطرف کنیم و بعد به نوشتن بپردازیم. زیرا با این حالت احتمالا نوشته ما چیز خوبی از آب در نمیآید.
اگر قرار است قبل از نوشتن چیزی بخورید، سعی کنید غذای ساده و سبکی باشد و در خوردن زیادهروی نکنید. (به خصوص غذاهای چرب) چون سنگین میشوید و ممکن است خوابآلوده شوید.
اگر هم قرار است چند دقیقه یا چند ساعت بخوابید، قبل از آن به هیچ وجه کتابی نخوانید یا به سراغ شبکههای اجتماعی نروید. حتی تلویزیون و رادیو را هم خاموش کنید. زیرا مغز شما هم مانند جسمتان به استراحت نیاز دارد. با انجام این کارها قبل از خواب و استراحت، مغز خود را همچنان فعال نگه خواهید داشت و احتمالا پس از برخواستن از خواب، با آنکه جسمتان استراحت کرده است، اما ذهنتان همچنان خسته خواهد بود.
موانع نوشتن ۵: مشغلههای کاری زیاد
برخی از شغلها بسیار پرمشغله و پراسترس هستند. دوستانی را میشناسم که از صبح تا عصر به شدت کار میکنند. حال بعد از آنکه به خانه میآیند باید روی مثلا پایاننامه خود و یا نوشتن گزارش برای جایی متمرکز شوند. اما خوب خستگی و فرصت محدود به آنها اجازه انجام این کار را نمیدهد. طی روز هم برای این کار فرصتی ندارند.
همیشه این افراد شاکی هستند که کلی مطلب عقبافتاده برای نوشتن دارند. جالب است برخی از مطالب دقیقا به همان کار روزانه آنها مربوط میشود. ظاهرا کسی هم جز خودشان نمیتوانند بنویسند.
راستش خود من حدود ۲ سال مدیر روابط عمومی یکی از مجموعههای علمی کشور بودم. کسانی که با حرفه روابط عمومی آشنایی دارند، به خوبی میدادند که این بخش در هر سازمان و مجموعهای چقدر پرکار است. اکثر مدیران و کارمندان بخش روابط عمومی، وقت برای سرخاراندن ندارند!
حال من در کنار وظایف روابط عمومی، باید مطالبی برای وبسایت سازمان خود مینوشتم. همچنین در خارج از ساعات اداری و در خانه به عنوان شغل دوم برای نشریات و روزنامههای مختلف هم قلم میزدم. ایجاد تعادل بین کارهای اجرایی روزانه با نوشتن بسیار سخت بود.
وقتی هم که به خانه میآمدم، اغلب خستگی مانع از آن میشد که بتوانم به موقع سر کار نوشتن بنشینم. برای مقابله با این شرایط چند ترفند به کار میبستم که در بیشتر مواقع به دادم میرسید.
فاصله بین خانه تا محل کارم حدود ۱۵ دقیقه پیادهروی داشت. من صبحها که ذهنم سرزندهتر بود، این فاصله را پیاده میآمدم و در این فاصله نرمافزار ضبط صدای موبایلم را فعال میکردم و درباره مطلبی که قرار بود آن روز بنویسیم، حرف میزدم.
از آنجایی که با گوشی موبایل حرف میزدم، رهگذران هم فکر میکردند در حال صحبت تلفنی هستم و خوشبختانه نمیدانستند که دارم با خودم حرف میزنم!
وقتی به خانه برمیگشتم، فقط کافی بود آن فایل صوتی را پیادهسازی و ویرایش کنم. طبیعتا این کار به تمرکز و فکر زیادی نیاز ندارد. شاید هم دیگران هم بتوانند در این کار به ما کمک کنند.
گاهی اوقات هم اندکی زودتر از سایر همکاران به سرکار میرفتم که از سکوت اول صبح اداره برای نوشتن مطالب آن روز استفاده کنم و یا برخی روزها که تراکم کاری کمتر بود، از همکارم درخواست میکردم که پاسخ تلفنهای احتمالی را بدهد و برای ساعتی درب اتاقم را میبستم و شروع به نوشتن میکردم. بعضی مواقع هم کمی بیشتر از ساعت کاری در محل کارم میماندم و مطالبم را مینوشتم. حتما در لابهلای کارهای روزانه میتوان فرصتهایی به این شکل برای نوشتن پیدا کرد.
—***—
در راستای موضوع این مقاله، پیشنهاد میکنم، مقالات زیر را نیز مطالعه کنید:
بخوانید: راهکارهای افزایش انگیزه و بهرهوری برای مطالعه و نوشتن
بخوانید: راههای غلبه بر کمال گرایی در نوشتن
نکات به درد بخور و آموزندهای بود.
راهکارهای اشاره شده، برای زمانهایی که دچار حالت فریز در نوشتن میشویم، قابل استفاده است.
آقای برجی از اظهار لطف شما سپاسگزارم
خوشحالم که مطلب مفید بود
ممنون بابت مطبلتون. نکات خوبی رو اشاره کردید
لطفا در مورد کمالگرایی در نوشتن هم بنویسید اینم یه مانع جدیه
مدتی قبل شروع به نوشتن کردم اما بعد به خاطر وسواس و کمالگرایی روند نوشتنم کند و بعد متقوف شد
دوست گرامی
سلام. از اظهار لطف شما سپاسگزارم
ممنون از پیشنهاد شما. حتما در این زمینه در نخستین فرصت مطلب مناسبی آماده خواهیم کرد
سلام
خسته نباشید.
تشکر از مطالب مفید شما، چیزهای زیادی آموختم.
منتظرمطالب مفید شما هستم.
ممنونم از مطالب مفید شما چیز های زیاد از مطالب شما آموختم منتظر مطالب تازه شما هستم
با سلام
ممنون از بابت ارائه مطالب ارزشمندتون در ارتباط با این موضوع و راهکارهای خلاقانه
با سلام
تشکر از مطالب خوبی که به اشتراک میزارید و سایت خوب و پر محتوایی که دارید.
میخواستم بدونم قالب مورد استفاده در سایت شما اسمش چیه؟ معرفی میفرمایید؟
سلام و ممنون از بازخورد شما
سایت برای پایه قالب گریدلاو طراحی و بهینهسازی شده.
زنده باشین. ممنونم از پاسخ دهیتون. تشکر از راهنماییتون